پيش نوشت: قصد داشتم بگويم چيز خاصي نيست و اگر حوصله نداريد نخوانيدش، اما مثل اينكه يك سري آدم بي جنبه(:))ارزا شده اند! به هرحال اگر دوست داريد بخوانيد اگر نه هم كه نه! مخلصيم مجيد!:)) كشته مرده تم!
ديروز عصر قبل از اينكه دوستم به خانه مان بيايد، حس كردم سرما خوردم. البته حسم چندان پيش بيني خاصي نكرد،چون از ظهر آب بود كه از سرو كله ما مثل آبشار نياگارا روان بود.
امروز صبح كه مادر گرامي ما را جهت خريد نان بيدار كردند، حس كرديم حضرت عزرائيل در هيبت يك مردك نخراشيده سبيل چخماقي برايمان زبان در مي آورد و با چشمهاي باباقوري اش به سخن درآمده كه يك ….. ازت پاره كنم كه آرزوي مرگت، مثل پري دريايي و تو وسط بيابان!
درست در چنين روز خجسته اي كه در تب ميسوختيم و آب از تمام منافذ و سوراخ هاي بدنمان روان بود و سرمان براي خودش گيج ميرفت و پاهايمان يكي چپ ميرفت و ديگري راست، ، به اندازه تمام عمر مبارك بيگاري دادم! معمولا بيگاري ميكشند ولي ما امروز داديم و چه دادني!
از همان نان خريدن و ايستادن در صف طويل نان بگير، تا چندبار بلند كردن يخچال و ماشين لباسشويي و گازو پروسه اجراي اوامر ابوي گرامي كه خودش دست اندازي است كه جاده دارد!
از پري روز هم دو فروند جنگنده بمب افكن آفت در دهانمان فرود آمده اند كه اجازه خوردن يك آب خوش را هم نداده اند! اين يكي دو روزه ما يا آب خورده ايم، يا چايي، يا وقتي كه اهل خانه غذا ميخوردند ما سماق ميمكيديم!
الان حس آن دختر روسپيد هندي را دارم كه اربابانم من را زير دست يك مشت مرد سيه چرده بو گندو انداخته اند كه خدا خدا ميكند صبح شود و از شر اين جماعت كو… نشسته خلاص شود!با اين تفاوت كه من خدا خدا ميكنم هرچه سريعتر اين يكي دو ساعت مانده به نيمه شب به پايان برسد تا به آرامش برسم! لحظاتي كه روح و جسم من احتمالا در آرامشي نسبي قرار دارد، دختر زيريك پيرخر دهن مسواك نزده است و مردك تا دسته……بگذريم! نيامدم برايتان داستان پورنو تعريف كنم!
حال ما كه اينگونه است! تا يادم نرفته است بگويم بعضي از دانشگاه ها علاوه بر دانشمند هسته اي و…… جيب بر و كيف قاپ هم تربيت ميكنند! نشان به آن نشان كه كيف پول حضرت ويرژيل را در دانشگاهشان زده اند!!
يك نكته در مورد پست قبل! يكي از دوستانم براي كار پايان نامه خواهرش با وي به دادگستري و دادگاه و شوراي حل اختلاف و…. مراجعه ميكرده به پرونده اي برخورده بود كه مرد شيفت شب بود و يك بار كه دستگاه خراب ميشود و ميفرستندش خانه تا صبح شود و يك نفر بيايد تعميرش كند، ميبند زنش لخت پشت لپ تاپ است و هدفون روي گوشش است و يك مردك نخراشيده با وب كم……. لپ مطلب همين بود! ديگر آن قسمت گوله شدنش را خودم زر زدم! در مورد آن خانم هم ابتدا فكر كردم يك نفر آن خانم(!)نگون بخت را نشانده پشت كامپيوتر و بعد ازش عكس انداخته، ولي دلم گرفت! احساس كردم مورد سواستفاده قرار گرفته! براي همين ترجيه دادم برداشتي غير از اين كنم و اجازه بدهم شما هم برداشت مثبتي داشته باشيد!
من حيث المجموع: ملالي نيست جز ملولي شما! يعني دوري شما! به جان گربه همسايمون! و به قول شاعر:
ياد امام و شهدا، دلو ميبره كرب و بلا، دلو ميبره كرب و بلا! يا به قولي: ياد كيك و سانديسا، ما را ميبره خيابونا، ما را ميبره خيابونا!
—————————–
اول اینکه اول شدم!!
دوم اینکه با اون توضیحی که دادی مبنی بر این که پای چپت اینوری و پای راستت اونوری میرفته پس باید ک….ن یه بلایی سرش اومده باشه….چیزی در مایه های گشادی و شاید بالاتر!!
بمب افکن در دهان را خوب اومدی.
🙂
یعنی هر کس عاشق شما بشه و 9 سال هم عشقش رو نگه داره ! دست رد به سینه اش نمیزنین؟؟ دمتون گرم …:-)
خدا بد نده .
برو داروخانه 2 تا بسته قرص cold stop بخر .
عجب گندی به خودت زدی هی پسر!! درجه حرارت بدنت با این پستی که نوشته ای بسی از حد نرمال هم بالا رفته
خب جان خواهر به جای ابوعطاخواندن یک عدد آمپول» پنه سی لین» می زدی که اکنون به شرُشر نیفتی..
ظاهرا اون پست مذکور عجیب خریدار داشته وا 😉
دمش گرم عزرائيل…سوراخ خوب كسي رو گرفته …نه ببخشيد سراغ خوب…
اي كاش چند روز بره مرخصي من بيام كاراشو انجام بدم…هي هي هي
ولي خدائيش داستان پورنو ت قويه…يه كم بيشتر مي گفتي من آب م مي و م د
اوه چقدر مریضی!
دلم برات سوزید!
استراحت کن…یعنی مامان دستش به پیشونی ِ شما نمیرسه ببینه تب داری؟؟؟؟
ما با این چند خط نوشته فهمیدیم!!
1- منم بهش شال گردن یادگاری دادم!
2- این خانومه که گفتی هم وب کم داشته؟؟؟
سلام
امیدوارم به زودی حالت خوب خوب بشه.
بابت لینک ممنون. لطف فرمودین.
زود خوب شی امیدمان است:)
و این یاد امامو شهدا رو خیلی شنگ نوشتی:))
khaste nabashiiiiiin
baz in dostai aghaarooo lovelyyyyy onam az noe dash majiiiiiiiid
انقد گفتی همه چی آرومه که از دماغت دراومد:D
ای بابا هر چه خوبان همه دارن که تو یک جا داشتی..
خوب باش رفیق..
سلام آقا مجتبی این وبلاگ گروهیه؟ کدوم قسمتشو شما مینویسی؟راستش یه قسمتش یجورایی بود خوشم نیومد
میشه بگین کدوم قسمتشو شما نوشتی
درضمن ممنون که فراموشم نکردین
نه وبلاگو باز نکردم دیگه دلو دماغ نوشتن ندارم خستم از این دنیا و نامردیاش
خيلي قشنگ نوشته بودي مجتبي. آفرين.
ممنون كه جاي ناجور رو نقطه چين گذاشتي. اينطوري خيلي بهتر شد.
هستیم زیر سایه تون!
می خونم مطلبا رو! ولی جای عرض ادب باقی نذاشته بودین در چند پست اخیر!!!
پس شان نزول پست قبل رو هم فهمیدیم!
اينكه از هر سوراخي آب بياد خودش يه فلسفه ايه چون اساسا هميشه اينجوري نيست و هر سوراخي را بهر كاري ساخته اند ، اما حكايت مريضي حكايتي ديگر است
خلاصه اون فيلمي كه گفتي اسمش flatliner به كارگرداني جوئل شوماخرو بازي كي فر ساترلند ( با زيگر سريال 24 ) محصول 1990 آمريكا هست ،
موفق باشي
—————————————
خيلي مرسي!
بابا خوش تییییییییییییییییییییپ !
ميگما خودش خوب ميشه
منم قبلن لینکونده بودمتان 🙂
اااااا…
یعنی چی اخه…یکم استراحت کن…!
چرا ازت اینقدر کار کشیدن….):!
خوب می شی…. سوپ بخور…:دی….
به پست اوم درمانی هم مراجعه کن…دی!
اخی…دلم سوخت….!
امان از این بمب افکن ها که خوردن رو برای ادم حروم میکنه! امان از این ساندیس خورها که خوردن ساندیس رو برای ما حروم میکنه!
سلام مجتبی جان این پستو خودت گذاشته بودی؟ وااااااااااااااااااااای بابا ادبت کجاست؟
مواظب خودت باش زود خوب بشی خب تو که مریض بودی چرا کار کردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
این که چیزی نیست، در شرایطی که کمر(اسمایلی خجالتی اینا) نداشته باشی، تا حالااسباب کشی کردی؟؟؟؟
شفای عاجلتان را از خداوند متعال خواستاریم